نسیم دریا

وبلاگ هنری و خبری

نسیم دریا

وبلاگ هنری و خبری

تجمع خاموش در اعتراض به خشونت‌های سریالی علیه سیاهپوستان آمریکا


تعدادی از ساکنان واشنگتن پس از کشتار جمعی ۹ سیاهپوست آمریکایی توسط یک نژادپرست سفیدپوست و نیز خشونت‌های پلیس علیه آفریقایی‌تبارهای آمریکایی دست به تجمع خاموش زدند.
واشنگتن 2

به گزارش خبرنگار ما در واشنگتن، در پی حمله مسلحانه جوان سفیدپوست آمریکایی  به کلیسای تاریخی سیاهپوستان در ایالت کارولینای جنوبی آمریکا که طی آن ۹ نفر کشته شدند، روز گذشته (پنجشنبه)؛ مردم معترض واشنگتن  در میدان معروف دوپونت که یکی از پررفت‌وآمدترین میادین پایتخت است، در حمایت از سیاهپوستان مظلوم به قتل رسیده تجمع خاموش کردند.

ادامه مطلب ...

دشمنان می‌خواهند چرخ هسته‌ای و چرخ معیشت هیچکدام نچرخد


 

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: خیلی خوب است این دو چرخ با هم بچرخند منتهی اگر دشمنان بگذارند زیرا می‌خواهند این دو چرخ هیچکدام نچرخد و نباید تسلیم شویم.

حسن رحیم پور ازغدی ظهر امروز در سخنرانی پیش خطبه‌های نماز جمعه مشهد مقدس در جوار بارگاه منور رضوی اظهار داشت: درود می‌فرستیم بر شهدای گمنام و غواصان دست بسته و زنده به خاک رفته‌ای که در عملیات مظلوم کربلای ۴ به شهادت رسیدند و در این روزها تشییع شدند؛ شهدای کربلای ۴ قربانیان جنایت مدعی کدخدایی جهان، آمریکا، ۱+۵، رژیم‌های آل سعود و فاسد منطقه و همدستی همه آنها و البته منافقان هستند.

وی افزود: در عملیات کربلای ۴ تلاش‌های کافی برای یک عملیات قاطع و دقیق صورت گرفته بود. بنده توفیق داشتم در چند عملیات غواصی شرکت داشتم مثل بدر و خیبر، والفجر۸ و کربلای۴ و هیچکدام به سختی کربلای ۴ نبود.

ادامه مطلب ...

چگونه پروتکل الحاقی به خط قرمز نظام تبدیل می شود؟


یادداشت زیر به ما نشان می دهد که چگونه یک موضوع کاملا فنی و تا حدود زیادی غیر سیاسی که قبلا هم در کشور به اجرا درآمده و حساسیت های کنونی را نیز بر نینگیخته است، در فرآیندی غیرضروری و پیچیده به امری سیاسی تبدیل می شود.

شانتال موفه در کتاب مهمش با عنوان “درباره امر سیاسی”، این موضوع را تبیین می کند که چگونه امور غیرسیاسی و بعضا مبتذل می توانند در کشاکش رقابت های سیاسی و جناحی به اموری سیاسی تبدیل شوند و نشان می دهد که چگونه این موضوع می تواند به یکی از اساسی ترین معضلات نظام های سیاسی مدرن تبدیل گردد. وی در توضیح این فرآیند به نقش تعارضات گفتمان مسلط یا هژمون و گفتمان مخالف اشاره دارد.

موضوع مورد اشاره موفه، کاملا با فضای روز رسانه ای کشور در موضوع مذاکرات هسته ای و به ویژه نحوه طرح و معرفی مباحث مربوط به پذیرش پروتکل إلحاقی در هفته های اخیر قابل انطباق است. یعنی این که چگونه یک موضوع کاملا فنی و تا حدود زیادی غیر سیاسی که قبلا هم در کشور به اجرا درآمده و حساسیت های کنونی را نیز بر نینگیخته است، در فرآیندی غیرضروری و پیچیده به امری سیاسی تبدیل شده و حتی عده ای تلاش دارند آن را به یکی از خطوط قرمز اصلی نظام در مذاکرات هسته ای تبدیل نمایند.

صرف نظر از جزییات فنی پروتکل الحاقی، حقیقت این است که اجرای این پروتکل هیچ گاه در زمره خطوط قرمز و حتی زرد نظام به حساب نیامده، قریب دوسال با رعایت تمام جوانب و ملاحظات امنیتی مربوطه در کشور به اجرا درآمده و تنها دلیل توقف آن ارجاع ناعادلانه پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل بِنَا به مصوبه مجلس شورای اسلامی بوده است. به همین خاطر، از ابتدای شکل گیری مذاکرات ایران و ١+۵ در یک دهه قبل، یکی از مواردی که همواره تیم های مذاکراتى کشورمان به عنوان ما به ازای خروج پرونده ایران از فصل هفت شورای امنیت و عادی شدن پرونده هسته ای پیشنهاد می دادند، اجرای پروتکل الحاقی بوده و این موضوع هیچگاه امر ممنوعه یا مضموم و خطرناکی تلقی نشده است.

این که چه اتفاقی افتاده است که این امر فنی و غیرسیاسی در داخل کشور و بعد از تفاهم لوزان، به یکباره چنین مورد توجه ویژه قرار گرفت و جزییات فنی و ملاحظات سیاسی و امنیتی آن، به شکلی گسترده به محور اصلی برنامه های خبری روزانه یا مستندهای سیاسی موثرترین رسانه های کشور تبدیل شد و امروز بعنوان یکی مسایل اصلی کشور مطرح گردیده است، موضوعی است که باید بطور جدی مورد آسیب شناسی و مداقه قرار گیرد.

بررسی بی طرفانه تحولات پرونده هسته ای ایران در دهه گذشته نشان می دهد که مبنای عمل در این پرونده، هرگز رقابت های سیاسی و ملاحظات جناحی نبوده است و تصمیم گیری های کلان در این رابطه همواره در عالی ترین سطوح امنیتی و سیاسی و زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری بررسی و به موقع اجرا گذاشته شده است. لذا در دو سالی هم که پروتکل الحاقی در داخل کشور اجرا می شده است، بطور طبیعی تمامی مراحل بررسی های کارشناسی و امنیتی را پشت سر گذاشته و با نظارت و توافق با نهادهای امنیتی و نظامی مربوطه اجرا گردیده است و هیچ نیازی هم به توسل به ترتیبات قانونی و انتزاعی نظیر استفاده از چشم بند برای بازرسان آژانس برای اجرای آن نبوده است. با این اوصاف، پروتکل الحاقی موضوعی نیست که کشور برای اولین بار با آن روبرو شده باشد و آثار و پیامدهای اجرای آن برای کشور ناشناخته بوده و جزییات فنی و تخصصی آن نیازمند بحث های تخصصی گسترده در رسانه های گروهی باشد. لذا می توان ریشه این وضعیت غیرطبیعی در نحوه پرداختن و برجسته سازی ابعاد و تبعات اجرای این پروتکل را در همان موضوعی دانست که موفه به آن توجه داده است؛ یعنی رقابت ها و تقابل گفتمان دولت و گفتمان رقیب آن. این وضعیت یعنی جناحی شدن یک پرونده ملی و حاکمیتی، وضعیت خطرناکی است که می تواند به روند مذاکرات هسته ای در مراحل پایانی آن لطمات جدی وارد نماید؛ مذاکراتى که بعد از بیش از یک دهه پایمردی و سرمایه گذاری ارزشمند ملت ایران به مراحل حساس و نتیجه بخش خود نزدیک شده است. در شرایطی که کشور در آستانه یک دستاورد تاریخی و بی سابقه در خروج سلامت از فصل هفت منشور ملل متحد است، انگیزه های خطی و جناحی در حساسیت زایی و دامن زدن به سیاست زدگی در یک موضوع کاملا فنی و تخصصی می تواند زیان های بلند مدت و غیرقابل جبرانی به منافع کشور وارد آورد. به ویژه وقتی این حجم از تزریق اطلاعات فنی و تخصصی عمدتا نادرست به افکار عمومی در رابطه با پروتکل الحاقی با سکوت کامل برخی رسانه ها در برابر ظلم تاریخی قدرت های جهانی در إرجاع ناعادلانه پرونده هسته ای کشور به شورای امنیت مقایسه می شود، انگیزه های خطی و جناحی موضوع بیشتر مورد تردید قرار می گیرد.

بخش دیگری از علل تبدیل این موضوع فنی به موضوعی سیاسی، ریشه در تعاملات نظام رسانه ای و نخبگی کشور با رسانه های مسلط جهانی و آمریکایی دارد. در این راستا استفاده از نظریه و مدل ایلان کاپور در توضیح این وضعیت می تواند کارگشا باشد. کاپور، با توسعه مدل موفه، مدلی سه سطحی از تعاملات و تعارضات گفتمان جهانی، گفتمان دولت ملی و گفتمان رقیب دولت ملی ارایه می دهد که می تواند مکمل نظرات موفه در توضیح چرایی این موضوع باشد. واقعیت این است که مهمترین و اصلی ترین طرف مذاکراتى ایران در مذاکرات با ١+۵ آمریکاست. هیات حاکمه این کشور در داخل در راه رسیدن به تفاهم هسته ای با ایران تحت فشار شدید لابی های عربی و اسرائیلی قرار دارد و با توجه به این که ساختار سیاسی آمریکا بر مبنای اجماع سازی و إقناع افکار عمومی و گروههای مختلف بِنَا نهاده شده است مجبور است با بزرگنمایی تعهدات معمول پروتکل الحاقی مطالبی را برای اجماع سازی داخلی بیان کنند.همین اظهارات و مطالب است که در واقع به مستمسکی برای رسانه های و گروههای سیاسی داخل ایران برای دامن زدن به نگرانی ها از اجرای پروتکل الحاقی در داخل کشور گردیده است.

بعنوان جمع بندی باید این موضوع را در نظر داشت که تا زمان نتیجه گیری از موضوعی که کشور بیش از یک دهه سرمایه گذاری سنگین مادی و معنوی بر روی آن کرده است، مدت زمان زیادی باقی نمانده است و این موضوع یک مساله جناحی و حزبی نیست. تیم مذاکراتی کشورمان در این پرونده ملی نیاز مبرم به حمایت و پشتیبانی افکار عمومی و رسانه های گروهی دارد و هرگونه فضاسازی غیرواقعی در این شرایط بدون شک لطمه ای اساسی به مواضع و منافع ملی کشور خواهد زد. پرهیز از سیاست زدگی در چنین شرایطی ضروری است.

دیپلمات‌های ایرانی با همتایان خود در گروه ۱+۵ دیدار کردند


مذاکره کنندگان هسته‌ای ایران که برای ادامه کار بر روی متن پیشنویس توافق هسته‌ای در وین، پایتخت اتریش، به سر می‌برند در دیدارهای جداگانه با سایر مذاکره کنندگان ارشد گروه ۱+۵ دیدار کردند.
عراقچی

 ۱۱ روز به پایان ضرب‌الاجل خودخوانده ۳۰ ژوئن (۹ تیر) برای تدوین متن پیش‌نویس توافق هسته‌ای بین ایران و گروه ۱+۵ باقی مانده است.

مذاکره کنندگان ارشد ایران به ریاست سید عباس عراقچی و مجید تخت‌روانچی، معاونان وزیر امور خارجه، که در روزهای اخیر در وین،‌ پایتخت اتریش، به سر می‌برند امروز طی دیدارهای جداگانه با هلگا اشمید، معاون مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا؛ و نمایندگان گروه ۱+۵ به مذاکره پرداختند.

محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، نیز روز دوشنبه راهی وین خواهد شد تا در آنجا با فدریکا موگرینی، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا؛ و وزرای خارجی کشورهای گروه ۱+۵ دیدار کند. هنوز زمان دقیق حضور سایر وزرای خارجه مشخص نشده است.

پزشکان جان کری، وزیر خارجه آمریکا که در حادثه دوچرخه سواری دچار شکستگی پا شد، به وی اجازه سفر تا چند روز آینده را نمی‌دهند و این‌گونه که از گزارش‌ها برمی‌آید وی قرار است بعد از ۲۵ ژوئن (۴ تیر) به مذاکرات هسته‌‌‌ای بپیوندد.

سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه، نیز امروز (جمعه) اعلام کرد که وزرای خارجه ایران و گروه ۱+۵ احتمالاً بین ۲۵ تا ۳۰ ژوئن (۴ تا ۹ تیر) به مذاکرات هسته‌ای خواهند پیوست. وی می‌گوید که طی ساعات آتی امروز زمان دقیق حضور وزرای خارجه مشخص خواهد شد.

طی چند روز گذشته شاهد گزارش‌هایی درباره احتمال تمدید مذاکرات بودیم اما حضور وزرای خارجه در روزهای پایانی مشخص خواهد کرد که چه سرنوشتی در انتظار چهارمین ضرب‌الاجل خودخوانده بین ایران و گروه ۱+۵ خواهد بود. عراقچی درباره حضور وزرای خارجه می‌گوید: “احتمالاً تعدادی از اختلافات که مقداری کلیدی و اساسی‌تر است برای روزهای آخر می‌ماند تا وزرا ملحق شوند و در سطح آنان تصمیم گیری شود”.

وی احتمال تمدید مذاکرات را نیز رد نکرد: “ما به تاریخ مشخصی پایبند نیستیم و یک تاریخ مشخص برای ما مقدس نیست، آنچه برای ما ارزش دارد توافقی مطلوب است که حقوق ملت ایران در آن رعایت و خواسته‌های ما در آن تأمین شود، اگر لازم باشد که بیشتر بمانیم این کار را حتماً خواهیم کرد”.

پروتکل ما کجا؛ پروتکل آمریکا کجا!

پروتکل ما کجا؛ پروتکل آمریکا کجا!
مرجع : روزنامه کیهان
اجرای بی‌قید و شرط پروتکل‌الحاقی نگران کننده است چه رسد به اینکه طبق بیانیه لوزان «دسترسی‌های بیشتر» نیز پذیرفته شود.
به گزارش افکارنیوز،  ایران بر اساس بیانیه لوزان پذیرفته که ۱- پروتکل الحاقی را تا زمان تصویب دائمی آن در مجلس به طور موقت اجرا کند ۲- به منظور روشن شدن موضوعات گذشته و حال، اجازه استفاده آژانس از فن‌آوری‌های مدرن و همچنین دسترسی‌های بیشتر را برای آژانس فراهم نماید.

مطابق مفاد فوق ایران به اجرای پروتکل الحاقی از روز اجرای توافق ملزم خواهد بود و اضافه بر دسترسی‌های گسترده‌ای که پروتکل الحاقی فراهم می‌کند ایران ملزم خواهد شد که دسترسی‌های بیشتری نیز فراهم کند. پس توجه به این نکته لازم است که دامنه نظارت و بازرسی آژانس به پروتکل الحاقی محدود نمی‌باشد و نظارت‌های بسیار گسترده‌تری در انتظار ایران است. نظارتهایی که به گفته اوباما براساس توافق اقدام مشترک، ایران با بازرسی‌هایی روبرو خواهد شد که نظیر نداشته‌اند؛ یا به گفته رئیس سازمان سیا در دانشگاه هاروارد یک رژیم منحصر به فرد برای بازرسی از ایران ایجاد خواهد شد. بنابراین مجموعه نظارت‌ها و بازرسی‌های آژانس به پروتکل الحاقی محدود نمی‌شود و محدود کردن بحث نظارت‌های بیانیه لوزان به پروتکل الحاقی مخفی کردن امری به مراتب بدتر از پروتکل الحاقی از چشم مردم می‌باشد.

رجانیوز درباره این استدلال روحانی و ظریف که ۱۲۰ کشور، پروتکل الحاقی را پذیرفته‌اند، نوشت: بخش عمده‌ای از این کشورها اساساً دارای صنعت هسته‌ای نیستند، به دنبال دستیابی به آن نیز نیستند و توان علمی و فنی این کار را نیز ندارند. بنابراین وقتی کشوری صنعت هسته‌ای ندارد و در آینده نیز به دنبال آن نیست از امضای پروتکل الحاقی چه نگرانی‌ای خواهد داشت؟ بخشی از کشورهایی هم که صنعت هسته‌ای دارند پروتکل الحاقی را به طور کامل نپذیرفته‌اند. دو مثال بارز از آن، کشورهای آمریکا و هندوستان هستند.

آمریکا در ماده یک پروتکل الحاقی قیدی را اضافه کرده که با اضافه شدن آن قید، دست آمریکا برای محدود کردن نظارت‌های آژانس کاملاً باز می‌باشد. مطابق این قید، کلیه اقدامات، اطلاعات و مکان‌هایی که در ارتباط مستقیم با امنیت ملی آمریکا هستند از شمول پروتکل الحاقی خارجند و آژانس حق دسترسی به آنها را نخواهد داشت. ضمناً این آمریکاست نه آژانس که تعیین می‌کند چه مواردی به امنیت ملی مربوط می‌شود. بنابراین هر مکانی را که آمریکا صلاح نداند می‌تواند با استناد به این بند از دسترس آژانس خارج کند. اما در پروتکلی که ایران امضا می‌کند مدیریت دسترسی‌ها منوط به تأمین نظر آژانس است و آژانس تعیین می‌کند که نظرش تأمین شده یا نه. بنابراین ایران باید کاملاً تابع نظر آژانس باشد. چرا دولتمردان ما نمی‌گویند پروتکلی که ایران می‌خواهد بپذیرد زمین تا آسمان با پروتکلی که آمریکا پذیرفته متفاوت است؟ ما هم با کمال میل حاضریم همان پروتکلی را که آمریکا امضا کرده بپذیریم و آن پروتکل ضرری برای کشور نخواهد داشت.

هندوستان نیز ۹ ماده از ۱۸ ماده پروتکل الحاقی را اصلاً نپذیرفته است و ۹ ماده باقیمانده را نیز به طور کامل قبول نکرده است. ما هم پروتکلی را که هند امضا کرده است نه یک نسخه که در ده نسخه امضا می‌کنیم!!!. چرا دولتمردان ما نمی‌گویند سندی که ما امضا می‌کنیم با سندی که هندوستان امضا کرده متفاوت است؟

در ادامه این یادداشت آمده است: اگرچه علاوه بر ایران ۱۲۵ کشور دیگر نیز پروتکل الحاقی را پذیرفته‌اند اما نظارت‌های منحصر به فرد را تنها ایران پذیرفته است و هیچ کدام از آن ۱۲۵ کشور چنین تعهدی را نپذیرفته‌اند. چرا دولتمردان ما نمی‌گویند تعهدی را که در ذیل «دسترسی‌های بیشتر» پذیرفته‌اند منحصر به فرد است و هیچ کدام از آن ۱۲۵ کشور نپذیرفته‌اند؟ چرا بحث نظارت و بازرسی و قیمومیت را صرفاً به پروتکل الحاقی محدود می‌کنند؟ چرا نمی‌گویند براساس قید «دسترسی‌های بیشتر» که در بیانیه لوزان آمده است رسماً نظارت و قیمومیت آژانس را پذیرفته‌اند و براساس آن خرید، فروش و انتقال انبوهی از کالاها و صنایع باید با اجازه و تأیید آژانس باشد و این به مراتب از پروتکل الحاقی خطرناک‌تر است.

رجانیوز خاطرنشان کرد: دسترسی مدیریت شده باید به گونه‌ای باشد که خواست آژانس برآورده شود. یعنی اگر بازدید آژانس دلبخواهی نیست دسترسی مدیریت شده توسط ایران نیز دلبخواهی نیست، بلکه باید مدیریت دسترسی‌ها به گونه‌ای باشد که خواست و رضایت آژانس را برآورده کند و نظر آژانس تأمین شود. بنابراین با تمسک به همین قید بازرسان آژانس می‌توانند بر تحقق خواسته‌شان پافشاری کنند و آن اجازه‌ای را که به کشورها برای مدیریت بازرسی‌ها از تأسیسات غیر هسته‌ای داده شده است عملاً بی‌خاصیت می‌شود. مطابق بیانیه لوزان، اروپا و آمریکا زمانی تحریم‌های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته‌ای را تعلیق خواهند کرد که آژانس تأیید کند ایران به تعهدات کلیدی هسته‌ای خود عمل کرده است.