در این متن تلاش خواهم کرد حرفی که سالهاست نوکزبانم را قلقلک می دهد را بنویسم:
اگر خواننده این کانال باشید، متوجه تضادی لابلای نوشته ها شده اید. گاهی فایل های اکسل را سرزنش کرده ام، گاهی ریاضیات را ستوده ام. گاهی اساتید دانشگاه، راه حل ها و تئوری های شان را شماتت کرده ام، گاهی علم را محکم ترین سازه برای دیوارهای معبد سرمایه گذاری دانسته ام. برخی اوقات مسلسل وار در مدح و ستایش مالی رفتاری مطلب ارسال کرده ام و زمان هایی خیلی واضح گفته ام "به جهنم که بازار فلان سهم را نمی خرد".
جایی در مورد اهمیت فهم پارادایم بازار صحبت کرده ام و جای دیگر به پیروی از "وارن بافت" آقای بازار را دیوانه خطاب کرده ام.
مساله ای که مدتهاست داغش بر دلم است، توضیح همین تضادهاست.
سرمایه گذاری از بسیاری جهات شبیه شطرنج است چه بسا برای سرمایه گذار مبتدی پیچیده تر. در این بازی، حریف مقابل شما، بازار و پارادایم هایش، #واقعیت_های_اقتصادی و سیاسی و بطرز شگفت آوری خودتان هستند. تعجب نکنید، افرادی که در شاخص ۳۰۰-۴۰۰ هزار فریاد حباب حباب سردادند و خارج شدند، افرادی بودند که از خودشان، افکارشان، غیرمنعطف بودن ذهن شان، شکست خوردند.
در شطرنج هم مانند سرمایه گذاری سالانه هزاران کتاب و بولتن و مجله منتشر می شود. بنظرتان اگر شخصی همه آنها را مطالعه کند، کاسپاروف را شکست می دهد؟ فکرمی کنید بابی فیشر چند تا مجله یا کتاب شطرنج در سال مطالعه می کرد؟ آن ماده ی مکمل که به روح قهرمان شطرنج دمیده می شود چیست؟
وارن بافت کدام کتاب مالی را بهتر از اساتید دانشگاه بلد است؟ فکر نمی کنم اگر الان ازش امتحان بگیرید آزمون سی اف ای لول یک رو هم قبول شود!
پس تفاوت کجاست؟ آن روحی قدسی که شاهکار های هر حرفه را خلق می کند چیست؟
دانش مالی،مالی رفتاری، درک اقتصادی، فهم بازار، اکسل ها مهممد ولی چیزی وجود داره که از همه ی اینها مهم تره. مفهومی بالاتر از دانش مالی که اسم آن را "فهم سرمایه گذاری" می نامم.
سرمایه گذار موفق بالاتر از همه ی اینها، به فهم سرمایه گذاری دست یافته است. فهم سرمایه گذاری مانند روح بر پیکره هزاران فرمول، قاعده، استراتژی می تابد. فهم مفهوم سرمایه گذاری به سرمایه گذار خلاقیت می دهد. این چیزیست که باعث می شود وارن بافت، جورج سوروس، کاسپاروف، کارپوف و... مچ تئوری های محض را به زمین بزنند و شاهکار خلق کنند.
فهم یک قاعده یا فرمول کمک می کند نقاط ضعف و قوت آن را درک کنیم ودر دوراهی های حساس منعطف گونه روش های قدیمی را دور بریزیم و نگاه تازه به موضوع داشته باشیم.
رسالت هر سامورایی در بازار های مالی، تقویت فهم سرمایه گذاری خویش است. فرمول های مالی و اکسل ها خوبند ولی، کافی نیستند.
وارن بافت ممکن است مثل شما فرمول گوردن چند مرحله ای یا هزینه سرمایه ای خاطرش نباشد ولی، فهم سرمایه گذاری کمک می کند هرگاه نیاز پیدا کند، به کتاب یا اینترنت مراجعه کند و با سرچ ساده آن را بیابد.
چگونه فهم سرمایه گذاری را بهبود بخشیم؟
برخلاف خیلیها که می گویند : مطالعه مطالعه مطالعه، من می گویم : فکر کردن فکر کردن فکر کردن.
تحلیل را از خودتان شروع کنید. به شرکت هایی که در سبد دارید فکر کنید. تلاش کنید برای هر کدام صورت مساله طراحی و تحلیل سناریو کنید.
زیرکانه خود را بهتر و بهتر کنید. حال اگر لازم است، کتاب بخوانید، تحلیل کنید، کلاس بروید و... ولی، متوجه باشید همه ی اینها باید منجر به این شوند که فهم سرمایه گذاری در شما ارتقا یابد. در بازار سهام شما تنهایید هیچ کتابی نسخه خروج از باتلاق را ارائه نمی دهد ولی مطالعه هوشمندانه کتابهای مختلف "ممکن است" فریادرس شما شود.
تجربه مادامی که مورد فکر و تحلیل قرار نگرفته باشد و درسهایی از آن استخراج نشده باشد، ارزشی ندارد. کار عملی کنید ولی وسواس وار خودتان، افکارتان و استراتژی هایتان را مرور کنید.
کلاس های مختلف از شما تحلیلگر بهتری نمی سازد. هر قدر بیشتر تحلیل کنید، تحلیلگر بهتری میشوید.
خود را برای بهتر شدن را تحلیل کنید و برنامه ریزی کنید. اولین استراتژی باید استراتژی بهتر شدن باشد.
کورکورانه سر کلاس رفتن و کتاب خواندن کمکی نمی کند ولی اگر نیاز به یادگیری چیزی حس کردید در مطالعه درباره اش ثانیه ای درنگ نکنید.
پس فهم سرمایه گذاری کمک می کند در موقعیت های مختلف خلاقیت داشته باشید و بتوانید استراتژی موثر هم برای تحلیل هم برای سرمایه گذاری داشته باشید.
فهم سرمایه گذاری کمک می کند دائم بهتر شوید و بجای کورکورانه مطالعه کردن و کلاس رفتن و... نیاز آموزشی خود را متوجه شوید و مرتفع سازید.
برای تقویت فهم سرمایه گذاری، همه چیز در خودتان آماده است. باید از خودتان شروع کنید. آگاهانه ساعات زیادی از روز را فکر کنید، بیاندیشید و بنویسید.
رسیدن به فهم سرمایه گذاری نقطه مشترک تمام افراد موفق در بازار های مالی با استراتژی های گوناگون است.
کامیار فراهانی